نگاشته شده توسط: golmaryam | ژوئیه 17, 2013

ویترین زندگی من

سر صبحی بچه کوچیکه از تو دسشویی صدام می کنه : مامان بیاااااا. رفتم درو باز کردم میگم: بله؟ میگه : مامان؟ مگه ما داریم پی پی می کنیم باید در دسشویی رو باز بذاریم بو بره بیرون؟ نههههههه. گفتم: نه درو باز نمی ذاریم. گفت: آره. درو ببند.
بعد از گرفتن پند صبحگاهی در دسشویی رو بستم و اومدم بیرون. بچه هام با تفاوت سنی حدود 4 سال به یه جایی رسیدن که هر وقت پیش همدیگه هستن و چیزی ندارن بهش بند کنن، مدام به هم بند می کنن و گیس و گیس کشی داریم. صدای جیغ و داد و کتک کاری تو خونه بلنده. البته بیشتر هم کوچیکه به بزرگه گیر میده. یه جور تفریح سالمه براش. مثلا یه هو برمی گرده میگه: سام بی شور عزیز من. خوب اون عزیزو واسه رد گم کردن می گه. سام ناله می کنه: مامااااان، ماندانا بهم گفت بی شور مسخره. من می گم: نگفت مسخره. گفت : سام عزیز. می گه نه، گفت بی شور. می گم: ماندانااااا؟ فحش نده! ماندانا با لحن معترض و بغض آلود می گه: فحش ندادم که. گفتم سام عزیز. این دیالوگ تا قیوم قیامت می تونه ادامه پیدا کنه. فقط اعصاب من کشش نداره. اشک تو چشمای سام جمع میشه و میگه: چرا ماندانارو دنیا آوردی؟ می گم: واسه این که مشغول شی. به هرحال کتک کاری با خواهر برادر کوچیکتر هم یه جور مشغولیت به حساب میاد. یه وقتایی می گه: کاش ماندانارو از پنجره پرت کنی پایین. می گم: اگه پلیس نمی گرفتم، هردوتاتونو پرت می کردم مامان.
خلاصه اینطوریاس. خوش می گذره دیگه، هر کی به نوعی


پاسخ

  1. خودمون هم بچگیامون اینجوری بودیم، نبودیم؟!

    • آره بابا همین بودیم. اینم نباشه آدم چه جوری قدر وقتایی که تنهاس رو بدونه؟
      :دی

  2. امروز تو هر وبلاگی میرم میگم خدایا من بچه دار نشم هرگز…!

    • :))) نه بابا سخت نگیر. اینم یه قسمتشه دیگه

  3. golmaryam? ino ba lahn soali bekhun.

    • جانم؟

  4. بچه داشتن خیلی فاجعه ست. نه؟پس چرا هرکی ادمو میبینه گیر میده چرا بچه نداری؟

    • نه بابا فاجعه نیست. همه چیو کنار هم داره دیگه. مثل هرچیز دیگه ای

  5. وای گفتی. منم همین حالو داشتم نیم ساعت پیش که اگر پلیس نمی گرفتم یه دونه دخترمو میخواستم از ماشین بندازم بیرون اینقدر تو ماشین دم گوشم نق زد موقع رانندگی تا برسیم که دیگه داشتم کم میاوردم. سه سالشه و می فهمه چی منو عصبی میکنه و همون کارو میکنه. هی میگه یه چیزی بده، درست مثل سی دی پخش کنی که سوزنش گیر کرده باشه. اصلا اومدم وبلاگتو بخونم یه کم استرسم کم شه. اوف…

  6. راستی اینجا چرا با اکانت بلاگ اسپات نمیشه پیام گذاشت؟

    من که به دختر عموم که فعلا در مرحله نامزد بازی هست خیلی می گم که بچه نمی خواد بیاره. من که هنوز بعد از ۳ سال نمی دونم بچه به چه دردی می خوره. شیرینیش به دردسرش نمی چربه.

    آدم باید هر کاری میخواسته تو زندگیش کرده باشه، به هرچی میخواسته رسیده باشه که بچه بخواد اونم اگر با همه اونها راضی نباشه و تو زندگیش دنبال دردسر و مشغولی زیاد باشه. این نظر منه.

  7. دنیای بچه ها و دخترهایی که دیگه مطلوم نیستند


بیان دیدگاه

دسته‌بندی